إعدادات العرض
هر صاحبِ طلا و نقرهای که حق (زکاتِ) آن را ندهد، روز قیامت [طلا و نقرهاش] برای او به ورقهايی از آتش تبديل میشود
هر صاحبِ طلا و نقرهای که حق (زکاتِ) آن را ندهد، روز قیامت [طلا و نقرهاش] برای او به ورقهايی از آتش تبديل میشود
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که میگوید: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «مَا مِنْ صَاحِبِ ذَهَبٍ وَلَا فِضَّةٍ، لَا يُؤَدِّي مِنْهَا حَقَّهَا، إِلَّا إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ، صُفِّحَتْ لَهُ صَفَائِحُ مِنْ نَارٍ، فَأُحْمِيَ عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ، فَيُكْوَى بِهَا جَنْبُهُ وَجَبِينُهُ وَظَهْرُهُ، كُلَّمَا بَرَدَتْ أُعِيدَتْ لَهُ، فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ، حَتَّى يُقْضَى بَيْنَ الْعِبَادِ، فَيَرَى سَبِيلَهُ، إِمَّا إِلَى الْجَنَّةِ، وَإِمَّا إِلَى النَّارِ»: «هر صاحبِ طلا و نقرهای که حق (زکاتِ) آن را ندهد، روز قیامت [طلا و نقرهاش] برای او به ورقهايی از آتش تبديل میشود و اين ورقها را در آتش دوزخ داغ میکنند و سپس با آن پهلو، پيشانی و پُشت او را داغ مینهند و هر بار که اين ورقها سرد شود، دوباره داغ میگردد و اين عذاب برای آن شخص در روزی که مقدارش به اندازهٔ پنجاه هزار سال است، ادامه دارد تا آن که در ميان بندگان، قضاوت میشود و سپس مسيرِ آن فرد به سوی بهشت يا به سوی دوزخ مشخص میگردد».
الترجمة
العربية বাংলা Bosanski English Español Français Bahasa Indonesia Tagalog Türkçe اردو 中文 हिन्दी Tiếng Việt ئۇيغۇرچە Kurdî Português සිංහල Русский Nederlands অসমীয়া Kiswahili ગુજરાતી አማርኛ پښتو ไทย Hausa Română മലയാളം Deutsch Oromoo ქართული नेपाली Magyar Moore తెలుగు Svenska Кыргызчаالشرح
پیامبر صلی الله علیه وسلم به ذکر اموالی مختلف و مجازاتِ ندادن زکات هریک از آنها در روز قیامت میپردازد، از جمله: نخست: طلا و نقره و اموال و کالاهای تجاری که در حکم آنها هستند و زکاتشان واجب شده، اما زکات آنها پرداخته نشده است. در روز قیامت این اموال ذوب شده و به شکل ورقههایی درمیآید و در آتش دوزخ داغ شده و با آن صاحبش را عذاب خواهند داد و پهلو و پیشانی و پشتش را با آن داغ میزنند؛ و هرگاه سرد شد، دوباره آن را داغ میکنند و همین وضعیت در طول روز قیامت که مقدارش پنجاه هزار سال است ادامه مییابد تا آنکه الله میان خلق داوری کند که در نهایت یا از اهل بهشت خواهد بود یا از اهل دوزخ. دوم: مالک شتری که زکات فرض و حق آن را نمیدهد و یکی از این حقوق، دادن شیرش به بینوایانی است که حضور دارند. آن شتران را در چاقترین و بزرگترین حالت و بیشترین تعدادشان میآورند و صاحبش را در روز قیامت بر زمینی وسیع و صاف میگسترانند که شتران او را زیر سمهای خود له میکنند و با دندانهایشان گاز میگیرند و هرگاه آخرین شتر از رویش گذشت، اولین شتر دوباره بازمیگردد و این حال و عذاب در طول روز قیامت که مقدارش پنجاه هزار سال است تکرار میشود تا آنکه الله میان خلق داوری میکند و او از اهل بهشت یا اهل دوزخ باشد. سوم: مالک گاو و گوسفند و بز است که زکات فرض آنها را نمیدهد، پس همهٔ آنها را به بیشترین تعدادی که بودند میآورند و چیزی از آنها کم نیست و صاحبشان را در روز قیامت در زمینی وسیع و صاف میگسترانند و در میان آنها گاو و گوسفندی نیست که شاخش پیچ داشته باشد یا شاخی نداشته باشد یا شاخش شکسته باشد، بلکه در کاملترین حالت خود هستند، پس او را شاخ میزنند و زیر سمهایشان میگیرند و هرگاه آخرینشان گذشت اولینشان دوباره از او میگذرد، و همواره در روز قیامت که مقدارش پنجاه هزار سال است، در این وضعیت عذاب میشود تا آنکه الله میان مردم داوری کند، سپس از اهل بهشت یا دوزخ خواهد بود. چهارم: کسانی که اسب دارند، سه گروه هستند: نخست: کسی که اسب داشتن برای او گناه است؛ و آن کسی است که اسب را از روی ریاکاری یا فخرفروشی یا نبرد علیه مسلمانان نگه میدارد. دوم: کسی که اسبانش برای او پوشش و پردهای است. یعنی کسی که برای جهاد در راه الله اسب نگه میدارد و به اسبش رسیدگی میکند و به علف و هزینههای او میرسد؛ و آن را برای بارور شدن اسب ماده، بدون مقابل بدهد. سوم: آنکه داشتن اسب برایش اجر و پاداش است؛ یعنی کسی که برای جهاد در راه الله اسب نگهداری کند و آن را برای چرا در دشت رها کند، در این صورت هر چه آن اسب بخورد، برایش اجر است و به اندازهٔ سرگین و پیشاب آن ثواب میبرد و طنابش را پاره نمیکند و در سربالایی و تپهها نمیدود مگر آنکه به اندازهٔ جای سمها و سرگینش اجر میبرد؛ و صاحبش با آن اسب از کنار رودی نمیگذرد و آن اسب بدون آنکه صاحبش قصد آب دادنش را داشته باشد از آن نمینوشد مگر آنکه به اندازهٔ آنچه نوشیده، خداوند برایش پاداش ثبت میکند. سپس از پیامبر صلی الله علیه وسلم دربارهٔ الاغ پرسیدند که آیا مانند اسب است؟ ایشان فرمودند: در اینباره تشریع خاصی نازل نشده جز این آیهٔ کم نظیر که همهٔ انواع طاعت و معصیت را در بر میگیرد و آن کلام حق تعالی است که میفرماید: {فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ} [زلزله: ۷ و ۸] (آنگاه هرکس به اندازۀ ذرهای کار نیک انجام داده باشد، [پاداشِ] آن را میبیند؛ و هرکس به اندازهٔ ذرهای کار بد کرده باشد، [کیفرِ] آن را میبیند). بنابراین کسی که با نگهداری الاغ طاعتی انجام دهد ثوابش را خواهد یافت و هرکس با نگهداری آن معصیتی مرتکب شود نیز مجازات آن را خواهد دید و این همهٔ اعمال را در بر میگیرد.فوائد الحديث
وجوب پرداخت زکات و تهدید شدید نسبت به خودداری از پرداخت آن.
کافر نبودن کسی که از روی تنبلی زکات را ندهد، اما در معرض خطر شدیدی قرار دارد.
انسان برای جزئیاتی که در انجام طاعت رخ میدهد نیز اجر میبرد، در صورتی که نیت اصل طاعت را داشته باشد و آن جزئیات را در نظر نداشته باشد.
مال، حقوقی جز زکات نیز دارد.
از جمله حقوق مربوط به شتر این است که دوشیده شود و شیرش به بینوایانی که به محل نوشیدن شتران آمدهاند، داده شود تا کار بینوایان راحتتر شود و برای دریافت آن به خانهها نیایند و این برای حیوانات نیز آسانتر است. ابن بطال میگوید: «در مال دو حق وجود دارد: فرض عین و غیر آن. دوشیدن از جمله حقوقی است که از مکارم اخلاقی است.
از جمله حقوق واجب دربارهٔ شتر و گاو و گوسفند، به عاریت دادن حیوان نر به کسی است که برای لقاح نیاز به عاریه گرفتن نر داشته باشد.
حکم الاغ و هر چه دربارهاش نصی وارد نشده این است که شامل این کلام حق تعالی میباشد: {فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ} [زلزله: ۷ و ۸] (پس هرکس به اندازۀ ذرهای کار نیک انجام داده باشد، [پاداشِ] آن را میبیند؛ و هرکس به اندازهٔ ذرهای کار بد کرده باشد، [کیفرِ] آن را میبیند).
این آیه به انجام کار خیر و نیک ولو اندک تشویق نموده و نسبت به انجام شر و بدی ولو کوچک بیم داده است.