إعدادات العرض
1- هر آنچه كه از آن نهى كرده ام از آن دورى كنيد، و هر آنچه كه به آن امر كرده ام به اندازه ی توانايى هايتان آن را انجام دهيد، به طور قطعى آنچه كه مردمان قبل از شما را نابود كرده است؛ پرسش هاى زيادشان و مخالفت هايشان با پيامبرانشان بوده است.
2- آيا نمی دانی که اسلام گناهانِ پيش از خود را نابود می کند و هجرت گناهانِ قبل از خود را از ميان می برد و حج نيز گناهان گذشته را نابود می گرداند؟
3- بنی اسرائيل را پيامبران رهبری می كردند. هرگاه پيامبری فوت می كرد، پيامبری ديگر جانشين او می شد. ولی بعد از من پيامبری نخواهد آمد؛ البته پس از من خلفای بسياری می آيند.
4- روزه گرفتن دو روز عید فطر و قربان ممنوع می باشد. هيچ نمازی بعد از نماز صبح نیست تا خورشید طلوع کند و هیچ نمازی بعد از عصر نیست تا خورشید غروب کند. بار سفر بسته نمی شود مگر به سوی سه مسجد: مسجدالحرام و مسجد الاقصی این مسجد من (مسجد النبی).
5- دين، امانت و فرجامِ کارهايت را به الله می سپارم.
6- داستان نوجوان و ساحر و راهب
7- از دنيا به شکل گسترده ای برخوردار شديم؛ لذا از اين می ترسيم که مبادا پاداش نيکی های خود را زودتر (در دنيا) دريافت کرده باشيم.
8- زمان به صورتِ اصلی اش، مانندِ روزی درآمده که الله متعال آسمان ها و زمين را آفريد؛ هر سال، دوازده ماه می باشد و چهار ماهِ آن حرام است: ذوالقعده، ذوالحجه و محرّم که پُشتِ سرِ هم قرار دارند و رجبِ «مُضَر».
9- ما نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم در حال جمع آوری و نوشتن قرآن بوديم که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «خوشا بحال (اهل) شام».
10- همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم برای نماز عید حاضر شدم. ایشان پیش از ایراد خطبه، بدون اینکه اذان و اقامه گفته شود، نماز خواند. سپس (برای ایراد خطبه) بلند شد و بر بلال تکیه زد. پس به تقوای الهی فرمان داد و به اطاعت از او تشویق نمود و مردم را پند و اندرز داد و آنان را متذکر شد.
11- ای ابوبکر، آنها را به حال خودشان بگذار که ایام عید است.
12- پيش از ما، اموال غنيمت برای هيچکس حلال نبوده است؛ اما خداوند كه ضعف و ناتوانی ما را ديد، غنايم را برای ما حلال نمود.
13- داستان وفات زبیر بن عوام رضی الله عنه و پرداخت بدهی اش
14- الله متعال اراده نمود سه نفر از بنی اسرائيل را که يکی بيماری پِيسی داشت و ديگری کچل بود و سومی نابينا، مورد آزمايش قرار دهد؛ بنابراین مَلَکی را به سوی آنان فرستاد.
15- فقط سه نفر در گهواره سخن گفتند.
16- ابراهيم عليه السلام، مادر اسماعيل و پسرش اسماعيل را كه کودکی شيرخوار بود، با خود آورد و در نزديكی بيت الله، زير درختی بزرگ، بالاتر از زمزم در قسمت بالای مسجدالحرام رها کرد. در آن زمان هيچکس در مكه نبود و در آن آبی وجود نداشت.
17- شخصی تصميم گرفت که صدقه ای بدهد؛ صدقه اش را برداشت و بيرون رفت و آن را (ندانسته) به دزدی داد. بامداد مردم می گفتند: ديشب به دزدی صدقه داده شده است.
18- سه نفر از منزل خارج شده و راه مى رفتند که باران شروع به باریدن گرفت؛ بنابراین به غارى در كوهى پناه بردند که سنگ بزرگى غلطيد و در غار را بر آنان بست.
19- از زید بن ثابت انصاری رضی الله عنه که یکی از کاتبین وحی بود روایت است که می گوید: پس از نبرد یمامه (نبرد با مرتدین) ابوبکر به دنبال من فرستاد. (من نزد او رفتم) و عمر نیز آنجا بود.