قسم و نذر

قسم و نذر

2- همراه با گروهی از اشعری‌ها نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدم تا از ایشان درخواست مَرکَب نمایم که فرمود: «وَاللَّهِ لاَ أَحْمِلُكُمْ، مَا عِنْدِي مَا أَحْمِلُكُمْ»: «قسم به الله شما را مَرکَب نمی‌دهم، چیزی ندارم که به عنوان سواری به شما بدهم»؛ سپس برای مدتی که خواست خداوند بود درنگ نمودیم که شترانی آوردند؛ پس رسول خدا امر کرد که به ما سه ذود (شترانی بین سه تا ده سال) بدهند. چون به راه افتادیم برخی از ما به برخی دیگر گفتند: الله به ما برکت نمی‎دهد، نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم رفتیم که از او مرکب بخواهیم که ایشان سوگند یاد کرد به ما مرکب ندهد و سپس به ما مرکب داد. ابوموسی می‌گوید: چنین بود که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم رفتیم و این مساله را با ایشان در میان گذاشتیم که ایشان فرمودند: «مَا أَنَا حَمَلْتُكُمْ، بَلِ اللَّهُ حَمَلَكُمْ، إِنِّي وَاللَّهِ -إِنْ شَاءَ اللَّهُ- لا أَحْلِفُ عَلَى يَمِينٍ، فَأَرَى غَيْرَهَا خَيْرًا مِنْهَا، إِلَّا كَفَّرْتُ عَنْ يَمِينِي، وَأَتَيْتُ الَّذِي هُوَ خَيْرٌ»: «من شما را مرکب ندادم، بلکه الله شما را سوار [بر مرکب] کرد. به الله سوگند که - ان شاء الله - من سوگندی یاد نمی‌کنم که چیزی را بهتر از آن ببینم مگر آنکه کفارهٔ سوگندم را می‌دهم و آنچه را بهتر است انجام می‌دهم