1- همانا ملائکه رفيق و همراه شما (حنظله) را غسل می دهند، پس از همسرش سؤال كنيد.

2- وقتی آدم وفات نمود، ملائکه او را به تعداد فرد غسل دادند و در قبر برايش لحد ساختند و گفتند: اين سنّت و شيوه ی آدم در ميان فرزندانش می باشد.

3- شبی اُسید بن حُضَیر در محل خشک کردن خرماهايش قرآن تلاوت می کرد؛ ناگهان اسبش شروع به دست و پا زدن کرد. اسيد به خواندنش ادامه داد، باز هم اسب دست و پا زد. بار ديگر اسيد شروع به خواندن نمود. باز هم اسب دست و پا زد. اسيد می گويد: سرانجام ترسيدم که اسب فرزندم يحيی را زير دست و پا بگيرد. لذا برخاستم و بسوی اسب رفتم. ناگهان بالای سرم چيزی مانند سايبان ديدم که اشيایی مانند چراغ در آن وجود داشت و به اندازه ای در فضا بالا رفت که ديگر آن را نديدم.

4- رسول الله صلی الله علیه وسلم در روز بدر فرمود: «اين جبريل است كه افسار اسبش را گرفته است و ساز و برگ نظامی دارد».

5- گويا گرد و غبار گروه جبريل را می بينم كه از كوچه های بنی غنم بلند می شود؛ و اين زمانی بود كه رسول الله صلى الله عليه وسلم برای جهاد به بنی قريظه می رفت.

6- ای عمر، بدرستی که شيطان از تو می ترسد. من نشسته بودم و او دف می زد، ابوبکر آمد و او دف می زد، علی وارد شد و او دف می زد، عثمان وارد شد و او همچنان دف می زد، اما زمانی که تو آمدی دف را رها کرد.

7- مردی بنام لَبيد بن اعصم از قبيله ی بنی زريق رسول الله صلی الله علیه وسلم را سحر کرد، تا جايی که رسول الله صلی الله علیه وسلم خیال می کرد کاری را که انجام داده که انجام نداده بود.

8- ابوجمعه انصاری نزد ما آمد و گفت: ما همراه رسول الله صلی الله علیه وسلم بودیم و در میان ما معاذ بن جبل و دهمین نفر ما بود. ما گفتیم: یا رسول الله، آیا کسی هست که اجر و پاداشش از ما بیشتر باشد.

9- شما امشب به راهتان ادامه دهيد و فردا ان شاء الله به آب می رسيد.

10- هيچيک از سخنان مردم، شايسته ی اين نماز نيست؛ بلکه نماز، عبارت از تسبيح و تکبير و قرائت قرآن است.

11- بیشتر منافقین امت مرا قاریان آن تشکیل می دهند.

12- ای ابوحذیم چه تو را به اینجا آورده است؟

13- موسی علیه السلام مرد بسیار با شرم و حیایی بود و دوست داشت بدن خود را از دیگران بپوشاند چنانکه هیچ قسمتی از پوست بدنش دیده نمی شد؛ بنابراین بنی اسرائیل به اذیت و آزار او پرداختند.

14- عيسی بن مريم علیهما السلام مردی را ديد كه دزدی می كرد. به او گفت: دزدی كردی؟ گفت: سوگند به خدايی كه معبود بر حقی جز او وجود ندارد، هرگز دزدی نكرده ام. عيسی گفت: به الله ايمان دارم و چشمم را تكذيب می كنم.

15- شایسته ی هیچ بنده ای نیست که بگوید: من از یونس بن متی بهترم.

16- خورشید برای بشری جز یوشع از حرکت باز نایستاده است؛ و آن در یکی از شب هایی بوده که به سوی بیت المقدس در حرکت بوده است.

17- الله حق را بر زبان عمر و قلب او قرار داده است.

18- بهترین شما بعد از من، بهترین تان با خانواده ام می باشد. بنابراین عبدالرحمن بن عوف باغی را به مبلغ چهارصد هزار فروخت و مبلغ آن را بین همسران رسول الله صلی الله علیه وسلم تقسیم کرد.

19- جعفر را در بهشت دیدم که همراه ملائکه پرواز می کند.

20- هنگامی كه ابراهيم علیه السلام فوت كرد، رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: «او در بهشت، شيردهنده ای دارد».

21- در روز جنگ اُحُد، دو زره بر تن رسول الله صلی الله علیه وسلم بود؛ چون خواست بالای صخره برود، نتوانست؛ پس طلحه را نشاند و او را پله کرد و از صخره بالا رفت. زبير می گويد: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنيدم که فرمود: «طلحه با اين کارش بهشت را بر خود واجب کرد».

22- سعد دایی من است، هرکس دایی اش را به من نشان دهد.

23- عمار بین دو امر مختار نمی شود مگر اینکه درست ترین و نزدیک ترین آنها به حق را انتخاب می کند.

24- دو پسر عاص مومن هستند: عمرو و هشام.

25- هرگاه الله متعال بخواهد جان بنده ای را در سرزمینی بگیرد، نیاز او را در آن سرزمین قرار می دهد.

26- شما با جزيرة العرب می جنگيد و الله متعال آن را فتح می نمايد. سپس با فارس (ايران) می جنگيد و الله متعال آن را فتح می کند. پس از آن با روم می جنگيد و الله متعال آن را فتح می کند. آنگاه با دجال می جنگيد و الله متعال به شما فتح و پيروزی عنايت می کند.

27- دو گروه از امتم هستند كه الله متعال آنها را از دوزخ محافظت كرده است: گروهی که با (کفار) هند می جنگد و گروهی که همراه عيسی بن مريم علیهما السلام می باشد.

28- بدانید که هر اثر نیک و خون و مالی که از دوران جاهلیت باقیمانده، زیر پاهایم قرار دارد (باطل بوده و اعتباری ندارد) جز آب دادن به حجاج و خدمت و رسیدگی به خانه ی کعبه.

29- برگرد که من از مشرک کمک نمی گيرم.

30- ايمان هفتاد و اندی یا شصت و اندی شعبه دارد که برترينش گفتن لااله الاالله می باشد و پايين ترين بخشِ ايمان، برداشتن خار و خاشاک (و هر چيز آزاردهنده ای) از سرِ راه است و شرم و حيا، بخشی از ايمان به شمار می رود.

31- نماز هر فرد مسلمان به جماعت، بر نمازی که در خانه و بازار می خواند، بيست و چند درجه برتری دارد.

32- ای مادرِ حارثه، بهشت دارای درجات و باغ های فروانی است و پسرت در فردوس برين جای دارد.

33- هرگز كسی غذايی بهتر از غذای دست رنجش نخورده است. و همانا داوود پيامبر خدا عليه السلام هميشه از دست رنج خود غذا می خورد.

34- لعنت الله بر یهود و نصاری که قبور پیامبران شان را به مسجد تبدیل کردند.

35- قرآن بخوانيد که روز قیامت درحالی می آید که برای خوانندگانش شفاعت می کند.

36- سوگند به ذاتی که جان محمد در دست اوست، من اميدوارم که شما نصف بهشتيان باشيد؛ زيرا کسی جز مسلمان وارد بهشت نمی شود. شما نسبت به مشرکان، مانند موی سفيدی در پوست گاوی سياه هستيد؛ يا مانندِ مويی سياه در پوست گاوی سرخ موی.

37- کسی که علیه ما سلاح بردارد از ما نیست