فضایل و آداب - الصفحة 2

فضایل و آداب - الصفحة 2

3- إِذَا رَأَى أَحَدُكُمْ رُؤْيَا يُحِبُّهَا، فَإِنَّمَا هِيَ مِنَ الله، فَلْيَحْمَدِ الله عَلَيْهَا، وَلْيُحَدِّثْ بِهَا، وَإِذَا رَأَى غَيْرَ ذَلِكَ مِمَّا يَكْرَهُ، فَإِنَّمَا هِيَ مِنَ الشَّيْطَانِ، فَلْيَسْتَعِذْ مِنْ شَرِّهَا وَلا يَذْكُرْهَا لأَحَدٍ؛ فَإِنَّهَا لا تَضُرُّهُ». «هرگاه يکی از شما خوابی ديد که از آن خوشَش می آيد، بداند که آن خواب از سوی الله است پس باید الله را سپاس گوید و آن را - برای ديگران - بازگو نماید، و اگر خوابی ديد که خوشَش نمی آيد، بداند که آن خواب از سوی شيطان است و بايد از شرّ آن - به الله - پناه ببرد و آن را برای هيچکس تعريف نکند. چون اين خواب زيانی به او نمی رساند

14- فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا، خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ». «فردا پرچم را به دست مردی خواهم داد که الله فتح و پيروزی را به دست او رقم خواهد زد، الله و رسولش را دوست دارد و الله و رسولش او را دوست دارند». گفت: مردم شب را درحالی سپری کردند که به يکديگر می گفتند: کداميک از آنها پرچم را دريافت خواهد کرد. وقت صبح شد، مردم نزد رسول الله صلى الله عليه وسلم رفتند و هريکی از آنها امید داشت پرچم به او واگذار شود، که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود: «أَيْنَ عليُّ بنُ أَبي طالب؟»: «علی بن ابی طالب کجاست؟» گفته شد: چشمش درد می کند. فرمود: «به دنبال او بفرستيد». پس علی رضی الله عنه را آوردند و رسول الله صلى الله عليه وسلم از آب دهانش به چشمان علی ماليد و برای او دعا کرد که علی رضی الله عنه بلافاصله چنان بهبود يافت که گويا هيچ دردی نداشته است، آنگاه رسول الله صلى الله عليه وسلم پرچم را به او داد و فرمود: «بدون عجله به سوی آنها برو تا به منطقه ی آنها برسی؛ آنگاه آنان را به سوی اسلام فرابخوان، و آنان را از حقوق الله متعال که در دين بر آنها واجب می شود، آگاه کن. به الله سوگند که اگر الله يک نفر را به وسيله ی تو هدايت نمايد، برای تو از شتران سرخ مو بهتر است

53- رَبِّ اغْفِرْ لِي خَطِيئَتِي وَجَهْلِي، وإسرافِي فِي أمْرِي، وَمَا أنْتَ أَعْلَمُ بِهِ مِنّي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي جِدِّي وَهَزْلِي؛ وَخَطَئِي وَعَمْدِي؛ وَكُلُّ ذَلِكَ عِنْدِي، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي مَا قَدَّمْتُ وَمَا أخَّرْتُ، وَمَا أسْرَرْتُ وَمَا أعْلَنْتُ، وَمَا أنتَ أعْلَمُ بِهِ مِنِّي، أنْتَ المُقَدِّمُ، وأنْتَ المُؤَخِّرُ، وأنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ». «پروردگارا اشتباهات و جهل کاری هايم و زياده روی ام در کارها و آنچه را تو بهتر از من می دانی، بيامرز؛ بار الها گناهانی را که به جدّی، شوخی و به عمد و خطا انجام داده ام، ببخشای؛ و خود معترفم که همه ی اين گناهان در من وجود دارد. بار الها، اين تويی- که هرکس را بخواهی به سوی کارهای نيک و بهشت - به پيش می بری و- هرکس را بخواهی از کارهای نيک و بهشت - عقب می اندازی و تو بر هر کاری توانايی

66- أَلاَ أَدُلُّكُمَا عَلَى خَيْرٍ مِمَّا سَأَلْتُمَا؟ إِذَا أَخَذْتُمَا مَضَاجِعَكُمَا -أَوْ أَوَيْتُمَا إِلَى فِرَاشِكُمَا- فَسَبِّحَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَاحْمَدَا ثَلاَثًا وَثَلاَثِينَ، وَكَبِّرَا أَرْبَعًا وَثَلاَثِينَ، فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمَا مِنْ خَادِمٍ». «آیا شما را به چیزی بهتر از آنچه خواسته اید راهنمایی نکنم؟ هنگامی که به رختخواب می رويد - يا می خواهيد بخوابيد - سی و سه بار سبحان الله، سی و سه بار الحمد لله، و سی و چهار بار الله اکبر بگوييد، این برای شما از خادم بهتر است